ღ دل نوشته های تنهایی من ღ
درباره وبلاگ


لمسِ تن تو شهوت است و گناه حتی اگر خدا عقدمان را ببندد داغیِ لبت، جهنم من است حتی اگر فرشتگان سرود نیکبختی بخوانند هم آغوشی با تو، هم خوابگیِ چرک آلودی‌ست حتی اگر خانه‌ی خدا خوابگاهمان باشد فرزندمان، حرام نطفه‌ترین کودک زمین است حتی اگر تو مریم باشی و من روح‌القدس خاتون من! حتی اگر هزار سال عاشق تو باشم، یک بوسه ـ‌یک نگاه حتی‌ـ حرامم باد ! اگر تو عاشق من نباشی... احــــمد شـــامــلو

پيوندها
سلنا گومز(selena gomez)
**dokhtar koli **
شـعلــه ســـوزان عـشــق
شادترین چت روم ایرانی
دنیای تصاویر-شکلک چت روم-انیمیشن-اسمایلی
☠ دلنوشته های دختــــــــــر جهنـــــــــــمی ☠
باران عشق
setarehaye sorbi
زهرا دوستت دارم
یـــــــــــــــــکـــــــــه پســـــــــــــــــــــر تنهــــــــــــا
ردیاب جی پی اس ماشین
ارم زوتی z300
جلو پنجره زوتی

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان del neveshte و آدرس elnazloveestory.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.









ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 60
بازدید دیروز : 6
بازدید هفته : 70
بازدید ماه : 973
بازدید کل : 109424
تعداد مطالب : 116
تعداد نظرات : 79
تعداد آنلاین : 1

ابزار پرش به بالا

نويسندگان
elnaz

آخرین مطالب
<-PostTitle->


 
15 / 12 / 1391برچسب:, :: 1:5 :: نويسنده : elnaz

پسر گفت: اگر مي خواهي با هم بمانيم بايد همه جوره با من باشي!

 

 

دخترک که به شدت پسر را دوست داشت گفت: باشه عزيزم هر چه تو بگويي!

 

 

پسرک دختر را عريان کرد، دختر آرام ميلرزيد ولي سخن نمي گفت مي ترسيد عشقش ناراحت شود...

 

 

پسرک مانند ابري سياه بدن دختر را به آغوش کشيد و بدون کوچکترين بوسه شروع کرد...

 

 

دخترک آهي کشيد و پسرک مانند چرخ خياطي بالا و پايين مي شد... دخترک بدنش مي سوخت ولي صدايي نمي آمد......

 

 

پسرک چند تکان خورد و در کنار دخترک افتاد!

 

 

دختر با لبخند گفت: آرام شدي عروسکم؟؟؟

 

 

پسرک آرام خنديد، لباسهايش را پوشيد و رفت...

 

 

دخترک ساعتي بعد تلفن را برداشت و زنگ زد و گفت: سلام عشقم

 

 

 ولي پسرک مانند هميشه نبود و تنها گفت: ديگر به من زنگنزن و قطع کرد...

 

 

دخترک عروسکش را بغل گرفت و در کنج اتاقش آرام گريست...

 

 

چند سال گذشت...

 

 

تبريک مي گويم به پسرک!

 

 

همان دخترک زيبا شد فاحشه قصه ما!

 

 

فاحشه سيگارم تمام شده تو سيگار داري؟

 

 

فاحشه آرام مي گويد: چرا به ديگران نگفتي به جرم عاشق شدن فاحشه شدم؟

 

من محکم تر سیگارم را کشیدم وارام تر جواب میدهم از خجالت  ........



نظرات شما عزیزان:

dadamahmod
ساعت1:28---16 اسفند 1391
میدونی وقتی برای خوشحال کردن عشقت همه چیزتورومیکنی وهمه جوره باهاشی چه اتفاقی میوفته؟پست میزنه،چون دیگه چیزی نداری که برای فهمیدنش سعی بکنه به دستت بیاره

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: